کبوتر حرم

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ورود امام

12 بهمن 1396 توسط زينب اميني

درياى آزادى


خيابان‌ها راه افتاده بودند تا رود شوند و به درياى آزادى بپيوندند.
آسمان بر شانه‌هاى شهر آمده بود تا حس آسمانى بودن، در پرنده‌ها فراگير شود. پرنده‌ها، عطر پرواز را بر ديوارهاى نقش بسته به خون مى‌نوشتند. انسان، از سايه‌هايش فاصله مى‌گرفت تا آرمان شهر را بيافريند؛ در روزهايى كه بهار به سرنوشت زمستانى زمين فكر مى‌كرد.
مردى كه شبمان را به روز رساند
آن روز، تمام دنيا به فرودگاه مهرآباد ختم مى‌شد. انگار دنيا مى‌خواست دوباره متولد شود! قدم كه بر پله‌هاى آمدن گذاشتى، پرواز بر شانه‌هاى ما نشست و عطر لبخندهاى ما، درختان را از پشت ديوارهاى برفى صدا زد.
درختان، سر از پشت زمستان برآوردند و شكوفه‌ها، به بهار لبخند زدند تا زمستان، بودن خويش را فراموش كند. با هر قطره خونى، شكوفه سيبى به زندگى لبخند زد و بهار، به باغچه‌ها رسيد.
كسى آمد تا جهان را تقسيم كند. كسى آمد، تا آينه‌ها را تقسيم كند و شب را به روز برساند و چراغ‌هاى اميد را در دل همه شب‌هاى تنهايى روشن كند. كسى آمد كه چشم‌هايش روشنى دل‌هايمان بود.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مناسبت لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

کبوتر حرم

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • سیاسی وبصیرت افزایی
  • خانواده وقرآن
  • تربیت
  • سیاسی
  • خانواده
  • مذهبی
  • فرهنگی
  • مناسبت
  • حرف دل

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس