بررسی عوامل وحدت حوزه ودانشگاه
براي تحقق وحدت در جامعه، نياز به مقتضي است. بنابر اين اگر عوامل کارساز در فرايند وحدت حاصل نگردد، هرگز نميتوان به اهداف متعالي رسيد، لذا ممکن است عوامل مؤثر در تحقق وحدت را اين گونه بيان نمود:
1. مشارکت حوزه و دانشگاه در توليد علم: وحدت حقيقي آنگاه به وجود ميآيد که حوزه و دانشگاه در توليد علم با هم سهيم باشند. به عبارت ديگر براي ادارة جامعة ديني، نياز به علم جهتدار بر مبناي عدالت و کرامت انسان دارد که بايد در قالب علم ديني ارائه شود؛ بنابر اين هر يک از حوزه و دانشگاه لازم است نقش خود را در توليد علم مورد نياز جامعه از جمعآوري اطلاعات گرفته، تا فرضيهسازي، يافتن پيشفرضها، داوري و … ايفا کنند.
2. اعتقاد به تأثير متقابل: هر يک از دو نهاد حوزه و دانشگاه بايد يکديگر را به رسميت شناخته و وجود ديگري را براي ادارة جامعه لازم و ضروري بدانند و باور کنند که طرف مقابل نيز داراي ظرفيت مناسب براي انجام مسئوليت خويش است.
3. وحدت در هدف: تحقق وحدت حوزه و دانشگاه در گرو جهتي است که با مهندسي الهي طراحي شود و اين سامانه هنگامي محقق ميگردد که هدف حوزه و دانشگاه بر اساس سعادت و رستگاري انسان تکون يابد. البته اين حرکت نياز به روش تحقيق دارد که در جاي ديگر بايد به آن پرداخته شود.
4. آشنايي با نوآوري و پيشرفتهاي يکديکر: هنگامي که حوزه و دانشگاه از توان علمي و معنوي يکديگر آگاهي نداشته باشند، چگونه ميتوانند در کنار يکديگر در توسعه و پيشرفت فعاليت کنند؟ بنابر اين آشنايي حوزه و دانشگاه نسبت به نوآوري و پيشرفتههاي يکديگر، مانند: نظريهپردازي، نشر کتاب و مقالات، ايجاد مراکز آموزشي، نخبگان و … از اهميت خاصي برخوردار است.
5. ايجاد کرسيهاي آزادانديشي و نظريهپردازي مشترک حوزه و دانشگاه: اولاً با اين روش ميتوان به توان علمي يکديگر پيبرد. ثانياً: نقطه ضعفهاي موجود شناسايي و مرتفع ميگردد. ثالثاً: بستر لازم براي فعاليت مشترک آماده ميگردد.
6. ايجاد اطاق فکر مشترک: يکي از عوامل مهم وحدت حوزه و دانشگاه اين است که براي تشخيص و تعيين نيازهاي جامعه و راهبرد عملي و نظري آن، بايد اطاق فکر دائمي تشکيل شود تا مسير کارآمدي وحدت هموار گردد.